ترجمه شده توسط Marisaw97.
Translated by Marisaw97.
مرحله 1
|
msg1.dat.jdiff
|
Marisa
|
#10@60 من اینجا چه غلطی دارم می کنم؟
|
Marisa
|
#10@61 گم شدن توی این کوه های برف زمستانی خیلی راحته.
|
|
Letty Whiterock enters
|
Letty
|
#10@101 و می دونی چرا این قدر راحت می تونی راه خودتو گم کنی؟
|
|
#10@102 چیزی که زمستان جا گذاشت
Letty Whiterock
|
Marisa
|
#10@102 چون در زمستان، هیچ کوهی بدون برف نیست.
|
Letty
|
#10@103 درسته. تو هم یه روح گمشده ای؟
|
Marisa
|
#10@104 نه، من معمولی ام.
|
Letty
|
#10@105 بیچاره. به خاطر سرما به این روز افتاده ای.
|
Marisa
|
#10@106 اینطور به نظر می رسه. الان باید فصلی باشه که انسان ها زیر درختان گیلاس چرت می زنند.
|
Letty
|
#10@107 امسال حتماً زمستون طولانیه.
من هم می خوام یه خواب طولانی، عمیق و بی دغدغه داشته باشم.
|
|
♪ Crystallized Silver
|
Marisa
|
#10@108 دست نگه دار. اگه توی این سرما بخوابی می میری.
|
|
Letty Whiterock defeated
|
Marisa
|
#11@60 وقتی من می تونم حتی یه همچین حریفی رو شکست بدم،
|
Marisa
|
#11@60 شاید یه روزی بهار یک کم برگرده؟
|
مرحله 2
|
msg2.dat.jdiff
|
Marisa
|
#10@60 ای بابا.
|
Marisa
|
#10@61 به نظر می رسه که چیزی انسان نما اینجا زندگی می کنه.
|
Marisa
|
#10@62 شاید یه گربه، یه سگ یا یه روباه؟
|
|
Chen enters
|
???
|
#10@102 تو نباید وارد اینجا بشی.
|
|
#10@103 گربه سیاهِ بدشانسی ها
Chen
|
Marisa
|
#10@103 ... "جلوتر بری بد میاری"، اوهوم؟
|
Chen
|
#10@104 خوب، اینجا چی کار داری؟
|
Marisa
|
#10@105 کاری که به چیزای چهارپا مربوط باشه نیست.
|
Chen
|
#10@106 آواره ای که اومدی اینجا، مطمئناً راهتو گم کردی؟
|
Marisa
|
#10@107 من هیچوقت "راهی" نداشتم.
|
Chen
|
#10@108 کولاک اخیر دید تو رو تیره و تار کرده و جهت باد هم دائم در حال تغییره.
|
Marisa
|
#10@109 خوب، پس میگی جهت باد عوض شده؟ عجیب نیست.
|
|
♪ (untranslated)
|
Chen
|
#10@110 و حالا راه برگشت رو بلد نیستی.
|
Marisa
|
#10@111 تعجبی نداره.
|
|
Chen defeated
|
Marisa
|
#11@60 اصلاً عجیب نیست که...
|
Marisa
|
#11@60 من هی با افراد مختلفی روبرو می شم.
|
مرحله 3
|
msg3.dat.jdiff
|
Marisa
|
#10@60 اینجا به نظر...
|
Marisa
|
#10@61 ... جای راحتی میاد.
|
|
Alice Margatroid enters
|
???
|
#10@101 به نظرت این بعدازظهر کشنده دوست داشتنیه؟
|
|
#10@102 عروسک گردان هفت رنگ
Alice Margatroid
|
Marisa
|
#10@102 به نظر که بد نمیاد.
|
Alice
|
#10@103 پس مطمئناً تو جادوگری از دشت های تسخیر نشده ای.
|
Marisa
|
#10@104 بر خلاف جادوگری از یک گلخانه؟
|
Alice
|
#10@105 بر خلاف جادوگری از یک ناحیه شهری.
|
Marisa
|
#10@106 اوه؟ فهمیدم؛ این یه خوشامدگویی به طبیعت وحشیه.
|
Alice
|
#10@107 فصل بهار در این منطقه روستایی، سرد و ناخوشاینده.
|
Marisa
|
#10@108 من اینطور فکر نمی کنم؛ یه دستایی تو کاره که یه همچین کولاک هایی در بهار پیش بیاد.
|
|
♪ (untranslated)
|
Alice
|
#10@109 همون طور که می دونی کار من نیست.
|
Marisa
|
#10@110 واقعاً اینطوره؟
|
Marisa
|
#10@111 حتی اگر اینطور باشه، به نظر می رسه تو یه بهار کوچولو موچولو برای خودت نگه داشتی.
|
Alice
|
#10@112 خوب، شاید بهتر باشه از بهار کوچولوی تو هم سهم ببرم؟
|
|
Alice Margatroid defeated
|
Marisa
|
#11@60 زمستون ها همیشه اینطوری شلوغ بودن؟
|
Marisa
|
#11@61 انسان ها معمولاً زیر سقف زندگی می کنن.
|
Alice
|
#11@62 تو نباید من رو یک انسان عادی در نظر بگیری.
|
Marisa
|
#11@63 پس لابد یه انسان عجیب و غریبی؟
|
Alice
|
#11@64 من عادی ام، ولی انسان نیستم!!
|
مرحله 4
|
msg4.dat.jdiff
|
Marisa
|
#10@60 این حصار فوق العاده است.
امکان نداره تازه کاری مثل من رازش رو کشف کنه.
|
Marisa
|
#10@61 آیا اون تو چیزی هست که من ازش بی خبرم؟
|
|
Lyrica Prismriver enters
|
???
|
#10@101 هه هه هه.
|
|
#10@102 روح کی بورد زن
Lyrica Prismriver
|
Lyrica
|
#10@102 این از اسرار تجاریه.
|
Marisa
|
#10@103 "باز شو سسمی..."
|
Lyrica
|
#10@104 این روش کار نمی کنه بچه جون.
|
Marisa
|
#10@105 عیب نداره. تو کی هستی؟
|
Lyrica
|
#10@106 این که اهمیتی نداره، داره؟
|
Marisa
|
#10@107 آره. فکر می کنم نداره.
|
Marisa
|
#10@108 پس اگر نو رو شکست بدم، تو دروازه رو باز می کنی؟
|
|
Lunasa Prismriver enters
|
|
Merlin Prismriver enters
|
|
#10@109 روح ویولن زن
Lusana Prismriver
|
Lunasa
|
#10@109 هی لیریکا، این دوستته؟
|
Marisa
|
#10@110 آره، یه دوست خوب.
|
Lyrica
|
#10@111 آره، دوست منه.
|
|
#10@112 روح شیپور زن
Merlin Prismriver
|
Merlin
|
#10@112 فوق العاده است!
بالاخره لیریکا یه دوست پیدا کرد!
|
Marisa
|
#10@113 باشه.
|
Marisa
|
#10@114 دوست خوب من، میشه لطف کنی و این در رو باز کنی؟
|
|
♪ (untranslated)
|
Merlin
|
#10@115 نمی خوای اول فقط به یه آهنگ گوش بدی، دوست خوب من؟
|
Lunasa
|
#10@116 این یک آهنگ خوشامدگوییه،
به یک دوست تازه و عزیز.
|
Lyrica
|
#10@117 دوست...
|
Marisa
|
#10@118 درست تر از این به ذهنم نمی رسه که شما نقشه ای برای باز کردن این حصار ندارید.
|
Lyrica
|
#10@119 خوب، بیایید برنامه رو شروع کنیم!
خواهرها، آماده شید!
|
Merlin
|
#10@120 اون دوست توئه؛ یه کم تنهایی اجرا کن.
|
Lyrica
|
#10@121 هی...
|
Lunasa
|
#10@122 باشه، باشه. هر وقت احتیاج داشتید کمکتون می کنم.
|
Marisa
|
#10@123 کمک دیگه ای لازم نداری دوست من، داری؟
|
|
Prismriver Sisters defeated
|
Marisa
|
#11@60 خوب، این در رو باز می کنید؟
|
Sisters
|
#11@61 این در باز نمی شه.
|
Marisa
|
#11@62 مگه شما همین الان ازش رد نشدید؟
|
Sisters
|
#11@63 ما فقط از روش پرواز کردیم.
|
Marisa
|
#11@64 اوه...
|
مرحله 5
|
msg5.dat.jdiff
|
|
Youmu Konpaku enters
|
???
|
#12@40 که اینطور، پس تو یک انسانی.
|
???
|
#12@120 دقیقاً همون چیزی که بهش احتیاج داشتم.
|
???
|
#12@210 هر ذره از بهارت رو
|
???
|
#12@300 از وجودت بیرون می کشم!
|
|
Youmu Konpaku exits
|
Marisa
|
#10@60 اووه، هوا داره خیلی گرمتر میشه.
|
|
Youmu Konpaku enters
|
???
|
#10@100 بخاطر همینه که همه اینجا اینقدر پر سر و صدان...
|
|
#10@101 باغبان نیمه شبح
Youmu Konpaku
|
Youmu
|
#10@101 حتما به خاطر یک انسان زنده است.
|
Marisa
|
#10@102 و اگر من یک انسان مرده باشم، اونا سر و صدا نمی کنن؟
|
Youmu
|
#10@103 نه، اصلاً.
|
Youmu
|
#10@104 برای انسانی که تمام این راه رو تا هاکوگیوکورو اومده،
|
Youmu
|
#10@105 مرگ، تنها توجیهه.
|
Marisa
|
#10@106 خوب، من که زنده ام.
|
Youmu
|
#10@107 تو با اراده خودت از اون حصار گذشتی.
|
Youmu
|
#10@108 تعجبی نداره که ارواح اینجا به خاطر حماقتت غوغای زیادی به راه انداختن.
|
Marisa
|
#10@109 به هر حال، اینجا گرمه. گرم و نرم.
|
Youmu
|
#10@110 به این خاطره که ما تمام وجود بهار در گنسوکیو رو جمع آوری کردیم.
|
Youmu
|
#10@111 شکوفه های گیلاس معمولی حتی فراتر از ایده آل ترین شکوفه های کامل هستند.
|
Marisa
|
#10@112 اجساد مرده، گل بینی خوبی دارند! چه با سلیقه.
|
Youmu
|
#10@113 با وجود این، این شکوفه معصوم هم برای سایگیو آیاکاشی کافی نیست.
|
Marisa
|
#10@114 "سایگیو آیاکاشی"؟
|
Youmu
|
#10@115 مایه افتخار و نشاط ما. شکوفه گیلاس یوکای ما.
|
Marisa
|
#10@116 من هم دوست دارم یه نگاهی به اون بندازم.
|
Youmu
|
#10@117 با یک کم دیگه بهار، سایگیو آیاکاشی ما کاملاً شکوفه می ده.
|
Youmu
|
#10@118 اون مقدار ناچیز بهار که با خودت به اینجا آوردی،
|
Youmu
|
#10@119 ما رو یک قدم به شکوفه کامل نزدیک می کنه.
|
Marisa
|
#10@120 بعد از اون همه دردسر که برای جمع آوری بهارم کشیدم، اون رو به این راحتی به تو تحویل نمی دم!
|
Youmu
|
#10@121 ما فقط یک گام تا شکوفه کامل فاصله داریم!
|
Marisa
|
#10@122 اگه من تمام بهارت رو می دزدیدم
|
Marisa
|
#10@123 که اون شکوفه های گیلاس برای من شکوفه بدن، تو چی می گفتی؟
|
Youmu
|
#10@124 من بهارم رو نمی دم!
|
Marisa
|
#10@125 منم همینطور.
|
|
♪ (untranslated)
|
Youmu
|
#10@126 هیچ چیزی در جهان وجود نداره که روکانکن من...
|
Youmu
|
#10@127 که توسط یوکای ها ساخته شده نتونه ببره!
|
|
Youmu Konpaku defeated
|
Marisa
|
#11@60 خوب، راه رسیدن به سایگیو آیاکاشی رو به من نشون بده.
|
Youmu
|
#11@61 به هر حال، سایگیو آیاکاشی شکوفه خواهد داد، پس وظیفه من انجام شده.
|
Youmu
|
#11@62 اما من در این مورد حس بدی دارم...
|
Marisa
|
#11@63 کی گفته من میخوام سایگیو آیاکاشی رو بشکفونم؟
|
Marisa
|
#11@64 من فقط میخوام گل بینی بکنم.
|
مرحله 6
|
msg6.dat.jdiff
|
|
Youmu Konpaku enters
|
Youmu
|
#12@40 اگه یک قدم دیگه برداری...
|
Youmu
|
#12@120 دیگه حتی برام مهم هم نخواهد بود اگه بانوی جوان بکشتت!
|
Marisa
|
#12@210 خوب، اگه من دیگه جلوتر نرم، چطوری می تونم بهار رو پس بگیرم؟
|
|
Youmu Konpaku defeated
|
Marisa
|
#10@60 هر جا که میرم،
|
Marisa
|
#10@61 همه چی کاملاً شکوفه داده.
|
???
|
#10@62 هنوز نه.
|
???
|
#10@63 بزودی این اتفاق می افته.
|
Marisa
|
#10@64 !
|
|
Yuyuko Saigyouji enters
|
???
|
#10@194 با فقط یه ذره بهار بیشتر...
|
|
#10@196 دختر روح در برج جهان زیرین
Yuyuko Saigyouji
|
Yuyuko
|
#10@195 حتی سایگیو آیاکاشی هم کاملاً شکوفه خواهد داد.
|
Marisa
|
#10@197 تازه متوجه شدم. همون آخرین قطره بهار.
|
Yuyuko
|
#10@199 آه! بعد هم میخوای جای یومو رو بگیری؟
|
Marisa
|
#10@200 نه، من نمیخوام بقیه عمرمو توی همچین جایی زندگی کنم.
|
Yuyuko
|
#10@202 نظرت در مورد یک جایگاه موقت چیه؟
|
Marisa
|
#10@203 داری به من گوش میدی؟
|
Yuyuko
|
#10@204 آره.
|
Yuyuko
|
#10@205 تو داری میگی وقتی می میری، میخوای زیر یه درخت گیلاس بمیری؟
|
Marisa
|
#10@206 دقیقاً... نه.
|
Yuyuko
|
#10@207 به هر حال، تمام کاری که من میخوام بکنم اینه که مهر و موم روی سایگو آیاکاشی رو باز کنم.
|
Marisa
|
#10@208 خوب، این کارو بکن.
آیا اتفاق خوبی قراره بیفته؟
|
Yuyuko
|
#10@209 کسی چه می دونه؟
|
Marisa
|
#10@210 خوب، پس من مفت و مجانی تحویلش نمی دم.
|
Yuyuko
|
#10@211 گل بینی مون چی میشه؟
|
Yuyuko
|
#10@212 سرزنده و پرهیجان میشه.
|
Marisa
|
#10@213 من افرادی سرزنده و پرهیجان رو تو مسیر راهم کشتم...
|
Yuyuko
|
#10@214 آیا شکوفه های گیلاس جهان زیرین به اندازه کافی برای چشم های انسانی وسوسه انگیز نیستند؟
|
Marisa
|
#10@215 شاید، البته اگه این جا بوی مرگ نده.
|
Yuyuko
|
#10@216 تو با چشمات بو می کنی؟
|
Marisa
|
#10@217 دقیقاً نه.
|
Marisa
|
#10@218 لعنتی، این یه راه کسل کننده برای شروع بهاره.
|
Yuyuko
|
#10@219 چه پررو.
|
Yuyuko
|
#10@220 بهاری که اینجا حس می کنی چیزی جز بهار گنسوکیوی تو نیست.
|
Marisa
|
#10@221 چیزی که گفتی گستاخانه است.
|
Marisa
|
#10@222 چه کسی می تونه با چشماش بو بکشه؟!
|
Yuyuko
|
#10@223 تو یه کمی داری بحث رو به عقب بر می گردونی.
|
Marisa
|
#10@224 صدا تو جهان زیرین آهسته می پیچه.
|
Marisa
|
#10@225 جایی با این سرعت آهسته صدا، شایسته همچین بهار دلپذیری نیست.
|
Yuyuko
|
#10@226 جای تأسفه.
|
|
♪ (untranslated)
|
Yuyuko
|
#10@227 من گرما رو زیاد می کنم و بعدش ما می تونیم گفتگومون رو ادامه بدیم.
|
Marisa
|
#10@228 بعداً هم می تونی این کارو بکنی...
|
Yuyuko
|
#10@229 فقط یه ذره وقت می بره.
|
Marisa
Yuyuko
|
#10@230 من بهار کسل کننده ام رو می گیرم، دختر مرده!
من بهار رقت انگیزت رو می گیرم، جادوگر سیاه!
|
|
|
|
Bad Ending #2
|
|
- If player didn't continue
|
|
Marisa-A ➜ Ending #6
|
|
Marisa-B ➜ Ending #7
|
[[Category:MediaWiki:Cat story/fa]][[Category:MediaWiki:Cat lang/fa]]